یک شاخه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ننگ، آبروریزی، لکه به نام نیک، هوای تازه، تغییر محیط
1- آذرخش، برق از آسمان 2- رویداد ناگهانی (و معمولا ناخوشایند)، چیز برق آسا، عقیده یا پیشنهاد بدیع و خوب
عقیده یا پیشنهاد بدیع و خوب، رنگ روشن، رنگ نورانی، رنگ تابناک
رنگ روشن، رنگ نورانی، رنگ تابناک، تحصیلات گسترده (در چند رشته)
لبخند نورانی، لبخند درخشان، لبخند شادی آمیز، یک دلار و نیم
یک دلار و نیم، یک دنیا شادی (یا خوشی)، خیلی شاد (یا خوش)
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد، آواز بدون همراهی موسیقی (به ویژه آواز کلیسایی)
جمعیت به حد گنجایش، پر، (موسیقی - آهنگ یا آوازی که به دلخواه نوازنده یا خواننده اجرا می شود) آکاپریچو
(موسیقی - آهنگ یا آوازی که به دلخواه نوازنده یا خواننده اجرا می شود) آکاپریچو، عضو رسمی، عضو دارای کارت عضویت
شنوندگان اجباری (مثلا دانشجویان سرکلاس)، موضوع مورد نظر، به ویژه، مثال خوب
استحکام زنجیر بستگی به استحکام ضعیف ترین بند آن دارد، نکات ضعف هرچیز نشانگر میزان قدرت آن هستند، لباس اضافی (برای عوض کردن)