سامانۀ جابهجایی کمتوانان [حملونقل درونشهری - جادهای] سامانۀ حملونقلی که ایستگاهها و پایانهها در آن به گونهای طراحی شده است که افراد کم&z ...
واژههای مصوب فرهنگستان
سامانۀ فعال خورشیدی [مهندسی محیط زیست و انرژی] سامانۀ گرمایش یا سرمایش خورشیدی که با وسایل مکانیکی مانند موتور و پمپ و شیرآلات کار میکند ...
سامانۀ پیشرفتۀ اطلاعرسانی سفر [حملونقل درونشهری - جادهای] سامانهای که برای مسافران و برنامهریزان سامانههای حملونقل، اطلاعات مورد نیاز را، از ا ...
مهارافزار پیشرفته [حملونقل درونشهری - جادهای] سامانهای که امکان واپایش و هدایت خودکار وسیلۀ نقلیه را بدون نیاز به دخالت راننده امکانپذیر میسازد و قادر است ...
سامانههای باد شیبراستا [علوم جَوّ] بادهای گرماواداشتهای (thermally forced) که به سوی بالا یا پایین شیب دیوارههای کناری درّه میوزد ...
سامانههای باد درّهراستا [علوم جَوّ] بادهای گرماواداشته (thermally forced) در راستای محور اصلی درّه که با پادجریانها در ترازهای بالا همراه میشوند ...
سامانۀ پروندۀ پزشکی سرپایی [مدیریت سلامت] سامانهای که در آن اطلاعات پزشکی بیمار سرپایی جمعآوری و نگهداری و پردازش الکترونیکی میشود ...
هوش مصنوعی سایر معانی: (کامپیوتر) توانایی کامپیوتر در انجام کارهایی که تنها با عقل و اندیشه و بینش میسر است، هوش ماشینی، هوش مصنوعی هوش مصنوعی [کامپیوتر] هوش ساختگی، هوش مصنوعی . [ریاضیات] ه ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سامانۀ خودکار شناسایی اثرِانگشت [علوم نظامی] رایاسامانهای که میلیونها اثرِانگشت را برای شناسایی اهداف، نگهداری و مقایسه میکند||| اختـ . سامانۀ خوشان AFIS ...
سامانۀ راداری خودکار پایانه [حملونقل هوایی] سامانهای در بخش مراقبت پرواز پایانههای هوایی که با ردیابی یا پیشبینی اهداف رادار فرعی اطلاعات پایه را فراهم میکند ...
سامانۀ فرمان پروازخودکار [حملونقل هوایی] سامانۀ خرابیناتابی متشکل از دستگاه خلبانی خودکار و سامانههای ناوبری رادیویی و تجهیزات تقرب و رایانۀ اطلاعات پرواز و سامانه&zw ...
سامانۀ هشدار خودکار [حملونقل ریلی] سامانهای که در هنگام نزدیک شدن قطار به تقاطع و نقاط دارای محدودیت سرعت بهصورت دیداری و شنیداری به راننده هشدار میدهد ...