(ترکی، اِ) پیاله ای که از شاخ کرگدن سازند. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج ۲ ورق ۴۴۴ الف). دگرگون شدهٔ بالغ است. رجوع به یالغ و نیز رجوع به بالغ شود.
لغتنامه دهخدا
(لَ تْ یا تَ) [ ع. ] (اِ.) ای کاش.
فرهنگ فارسی معین
[ اِ نُ دا ] (اِخ) شمس الدین محمدبن دانیال بن یوسف طبیب، از مردم موصل. وفات ۷۱۰ هـ .ق . او راست: کتاب طیف الخیال.
[ اَ بُلْ عَ ] (اِخ) شاعری از عرب و او را دیوانی است.
[ اَجْ ] (ع اِ) جِ جیل.
[ اِ ] (ع مص) حیله ساختن. کار ساختن. (تاج المصادر). حیلت کردن. (مؤید الفضلاء). حیله انگیختن. (غیاث). چاره گری. چاره. حیله. (منتهی الارب): گر بدیدی کارگاه لایزال دست و پایش خشک گشتی ز ا ...
۱. تکبر کردن؛ گردنکشی و بزرگمنشی کردن. ۲. خرامیدن و با جاهوجلال راه رفتن. ۳. خیال کردن.
فرهنگ فارسی عمید
[ اُ رَلْ لَ یا ] (ع ق مرکب) لاافعله اخری اللیالی؛ هیچگاه این کار نخواهم کردن.
= خیل
مردم عقبمانده و دنبالهرو؛ طبقۀ پست مردم.
[ اِ ] (اِخ) قصبهٔ کوچکی است در ایالت مادرید از اسپانیول، در ۵۰ هزارگزی شمال غربی مادرید، در دامنهٔ کوهی از سلسلهٔ جبال موسوم به «سیراگواداراما» یا «وادی الرمل» در نزدیکی کاخ مشهور اسکوریا ...
۱. بهناگاه کسی را کشتن. ۲. پنهانی کشتن. ۳. هلاک کردن.