(اِ.)۱- یادبود، آنچه که از کسی به جا ماند و خاطرة او را زنده نگه دارد.۲- آنچه که به دوستی دهند تا در یاد دوست بمانند، یادگاری.
فرهنگ فارسی معین
(اِخ) یکی از خانان خیوه که در حدود سال ۱۱۲۶ هـ . ق. مطابق ۱۷۱۴ م. در خوارزم حکومت میکرد و خانان خیوه دسته ای از ازبکان اند که پس از هرج و مرج اواخر عهد تیموریان تحت امر محمد شیبانی خیوه ر ...
لغتنامه دهخدا
(اِخ) دهی است از بخش تربت جام شهرستان مشهد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
[ بِ ] (اِخ) (میرزا...) محمدبن میرزا سلطان محمدبن میرزا بایسنغربن معین الدین شاهرخ بن تیمور. در تاریخ ۸۷۳ که سلطان ابوسعید را کشتند وی باتفاق اوزون حسن به حکومت خراسان برقرار شد و دو سال ...
(اِخ) دهی است از بخش سلدوز شهرستان ارومیه. دارای ۳۷۶ تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۴).
(اِ.)۱- آن چه به عنوان یادگار و یادبود باشد.۲- (عا.) هر چیز که به عنوان یادبود و هدیه به کسی دهند.۳- آن چه بر در و دیوارها نویسند یا بر تنة درختان کنده کاری کنند. ؛ ~ نوشتن نوشتن خط وجمله ...
بخشهایی از جسد قدیسان که در قرون وسطی و عصر حاضر در کلیساهای کاتولیک نگهداری میشود و مورد احترام است [باستانشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ دَ رِ دِ ] (اِخ) دهی است از دهستان ایتیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در ۲۴هزارگزی شمال خاوری نورآباد و ۹هزارگزی باختر راه شوسهٔ خرم آباد به کرمانشاه، با ۱۸۰ تن سکنه. آب آن از چشم ...
[ دِهْ دِ ] (اِخ) دهی است از دهستان حومهٔ بخش مرکزی شهرستان سیرجان. واقع در ۳هزارگزی جنوب سعیدآباد با ۱۴۰۰ تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).
اشیایی که با تنیادگارۀ قدیسان در تماس بوده است و در قرون وسطی و امروز در مذهب کاتولیک اهمیت دارد [باستانشناسی]
[ رِ ] (اِخ) دهی از دهستان چایپارهٔ بخش قره ضیاءالدین شهرستان خوی. واقع در ۲۰ هزارگزی شمال خاوری قره ضیاءالدین و ۳ هزارگزی جنوب راه تاج خاتون به گجلر. کوهستانی، معتدل، مالاریائی. دارای ۱ ...