اصطلاح یک مدار پالایه (filter circuit) برای تبدیل از مجموعۀ مقادیر معین بهنجار به مقادیر کاربردی دیگر [مهندسی برق]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ نِ گُ ] (حامص مرکب) نشانه گذاری. علامت نهادن. رجوع به نشانه گذاری شود.
لغتنامه دهخدا
گزینش و علامتگذاری درختان جنگلی برای انجام هرنوع عملیات پرورش جنگل و بینهبَری [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
عمل گذاشتن نشانک در جاهایی از متن [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
متصل کردن اجزای مختلف بدنه به یکدیگر [قطعات و اجزای خودرو]
ایجاد تغییرات عمدی در جنس فرد با روشهای هورمونی یا ازطریق جراحی بهنحویکه جنس او با تصور جنسانی او منطبق شود |||متـ . تغییر جنسانیت ||| واجنسیتگذاری، تغییر جنسیت sex ...
در نظریۀ روانکاوی، صرف نکردن نیروی زیستمایهای بر روی موضوعهای جهان خارج [روانشناسی]
رویکردی در پیمانگذاری که در آن کارفرما بهجای بستن پیمان با یک پیمانکار عمـومـی یـا مـدیـر اجرا یا یک طراح ـ سازنده مستقیما با چندین پیمانکار برای تکمیل کارها پیمان می ...
توالی فرایندها و شرایط مرتبط با هم که در تشکیل یک نهشتۀ رسوبی تکرار میشود [زمینشناسی]
چکشی برای نشانهگذاری درختان که طرح مشخصی از اعداد و حروف دارد که بهوسیلۀ سازمان جنگلها تعیین شده است [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] ...
کدی که تبدیل به رمز شده باشد و معنای آن برای گیرندۀ غیرمجاز قابل درک نباشد |||متـ . کد رمزیده [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
کدی که تبدیل به رمز شده باشد و معنای آن برای گیرندۀ غیرمجاز قابل درک نباشد |||متـ . کد رمزیده [رمزشناسی]