(اِخ) دهی از دهستان حومهٔ بخش مرکزی شهرستان زنجان است و ۲۹۷ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۲).
لغتنامه دهخدا
[ بِ ] (اِخ) محلهٔ بزرگیست در اصفهان. مؤلف گوید: این محله هم اکنون آباد و اهل اصفهان آنرا در کوشک گویند. (مرآت البلدان ج ۱). و رجوع به معجم البلدان شود.
[ حُ سِ دِ کَ ] (اِخ) رجوع به کوشکک پائین شود.
[ حِ ] (اِخ) دهی است از دهستان تحت جلگهٔ بخش فدیشهٔ شهرستان نیشابور. ۱۵هزارگزی شمال فدیشه. جلگه. معتدل. سکنه ۱۲۳ تن. شیعهٔ فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، تریاک. شغل ا ...
[ دُ ] (اِخ) دهی است از دهستان ماهیدشت پایین بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. واقع در چهار هزارگزی جنوب خاوری ماهیدشت و ۱۸هزارگزی جنوب باختری کرمانشاهان. سکنه ۵۰۰ تن. آب آن از رودخانهٔ مرک. را ...
[ زَ گَ نِ یِ ] (اِخ) طایفه ای از طوایف قشقایی. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص ۸۳).
[ قَ عَ ] (اِخ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویهٔ شهرستان بهبهان، واقع در ۷هزارگزی شمال خاوری قلعه کلات مرکز دهستان و ۴۳ هزارگزی شمال شوسهٔ بهبهان به آرو. موقع جغرافیایی آن کوهستا ...
(اِخ) دهی است از دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان رشت، واقع در ۳۷هزارگزی شمال خاوری لوشان با ۲۴۰ تن سکنه. آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۲).