۱. بنای مرتفع. ۲. عمارت عالی در خارج شهر که اطراف آن باغ یا کشتزار باشد؛ کوشه.
فرهنگ فارسی عمید
[ شَ ] (ص) به معنی کوچک باشد. (برهان). کوچک و خرد. (ناظم الاطباء). کوچک. (فرهنگ فارسی معین). || مردم کوچک اندام را نیز گویند و معرب آن قوشق است. (برهان). مردم کوچک اندام. (ناظم الاطباء) ...
لغتنامه دهخدا
(اِ) بنای بلند را گویند و به عربی قصر. (برهان). قصر و هر بنای رفیع بلند و بارگاه و سرای عالی. (ناظم الاطباء). بنای مرتفع و عالی. قصر. کاخ. کوشه. گوشک. (فرهنگ فارسی معین). پهلوی کوشک کردی ک ...
(اِخ) دهی از بخش آبدانان شهرستان ایلام است و ۱۱۶ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۵).
(اِخ) دهی از دهستان تراکمه که در بخش کنگان شهرستان بوشهر واقع است و ۱۴۸ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۷).
(اِخ) دهی از دهستان توابع ارسنجان که در بخش زرقان شهرستان شیراز واقع است و ۲۴۷ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۷).
اسم: کوشک (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: koshk) (فارسی: کوشک) (انگلیسی: koshk) معنی: نام دختر ایرج پسر فریدون پادشاه پیشدادی، قصر، کاخ
فرهنگ واژگان اسمها
[ کِ اِ ] (اِخ) یکی از عمارات مداین. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): پس منصور خالد برمک را گفت: کوشک اسپید که به مداین است بکنم و خشتها اینجا آورم. (مجمل التواریخ و القصص).
[ کِ ] (اِخ) معرب آن قصرشیرین است. (انجمن آرا). رجوع به قصرشیرین و انجمن آرا شود.
[ نُ رَ ] (اِخ) دهی از دهستان فشافویه که در بخش ری شهرستان تهران واقع است و ۱۱۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۱).
(اِخ) دهی از دهستان القورات که در بخش حومهٔ شهرستان بیرجند واقع است و ۱۱۸ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
(اِخ) دهی از دهستان القورات که در بخش حومهٔ شهرستان بیرجند واقع است و ۱۹۳ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).