[ نَ / نِ ] (اِخ) دهی از دهستان برادوست که در بخش صومای شهرستان ارومیه واقع است و ۱۸۶ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۴).
لغتنامه دهخدا
[ ] (ص نسبی) منسوب است به کوران از روستاهای اسفرایین. (از انساب سمعانی). رجوع به کوران شود.
(اِخ) دهی از بخش نیک شهر که در شهرستان چاه بهار واقع است و ۱۵۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).
(اِخ) ابوالعباس احمدبن عبدالسلام اندلسی (متوفی ۵۹۴ هـ . ق.). از ادباست. او راست: «صفوةالادب و دیوان العرب» بر طریقهٔ حماسهٔ بحتری و ابی تمام. (از اعلام زرکلی).
(اِخ) صلاح الدین الکورانی الحلبی، متوفی به سال ۱۰۴۹ هـ . ق. از قضات و از نویسندگان مرسل است. او را اشعار بسیاری است. ولادت و وفات او در حلب اتفاق افتاد. (از اعلام زرکلی).
[ کُ یِ ] (اِخ) دهی از دهستان کورایم که در بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع است و ۱۰۷۱ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۴).
[ طِ ] (ص مرکب) کندفهم و کج طبع. (آنندراج). کندفهم. کم هوش. کوردل. (فرهنگ فارسی معین). آنکه هر چیزی را سیاه و تاریک بیند. (ناظم الاطباء): مدار چشم از این کورباطنان انصاف که گشته است به ...
[ بَ ] (ص مرکب) مدبر و بدبخت. (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین). بدبخت و بی طالع. (ناظم الاطباء). تیره بخت : کنند این و آن خوش دگرباره دل وی اندر میان کوربخت و خجل.(بوستان). || نمام و سخن چی ...
[ ] (اِخ) ترک. پادشاه ترکان و دخترزادهٔ پادشاه چین. وی در جنگی که به سال ۸۸ هـ . ق. بین قتیبه سردار عرب و مردم سغد و فرغانه روی داد به یاری ایشان شتافت و با دویست هزار تن از لشکریان خود ب ...
[ بِ ] (اِخ) گوستاو. نقاش فرانسوی (۱۸۱۹-۱۸۷۷ م.). از فحول سبک رئالیزم در نقاشی بود و موضوعهای نقاشی خود را منحصراً از زندگی واقعی انتخاب می کرد، از آن جمله است: سلام مسیو کوربه، تدفین در ا ...
۱. عمل تراشیدن بافتهای ناسالم یا غیرلازم حفرهای از بدن به منظور معالجه یا تشخیص مرض. ۲. بیرون آوردن جنین مرده از رحم.
فرهنگ فارسی عمید
[ کُرْ تِ ] (انگلیسی، اِ) مسکوک ایالات متحدهٔ آمریکا، معادل ۲۵ سنت. (از فرهنگ فارسی معین).