دستهای از سازهای بادیبرنجی که کلید دارند [موسیقی]
واژههای مصوب فرهنگستان
افشا یا تغییر یا جایگزینی یا استفاده غیرمجاز از دادههای حساس از جمله کلیدهای رمزنگاشتی (cryptographic keys) و دیگر پارامترهای امنیتی خطیر [رمزشناسی] ...
در مهمانخانههای سنتی یا در قدیم، قابی با گیرهها یا حفرههای لانهکبوتری پرشمار، در نزدیک پیشخان مهمانخانه برای قرار دادن کلید اتاقها [گردشگری و جهانگردی] ...
حملهای به فرانمای کلید که در آن مهاجم با انتخاب رابطۀ بین چند کلید و دسترسی به توابع رمزگذاری متناظر در پی یافتن کلید است [رمزشناسی]
[ دَ هَ نِ سَ کِ دَ ] (اِخ) دهی است از دهستان طاغن کوه بخش فدیشهٔ شهرستان نیشابور. واقع در ۱۲هزارگزی شمال فدیشه با ۳۳۹ تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
لغتنامه دهخدا
نوعی رمزبندی که در آن از کلید عمومی برای رمزبندی و از کلید خصوصی برای رمزگشایی استفاده میشود|||متـ . رمزبندی دوکلیده asymmetric encryption [رایانه و فنّاوری اطلاعات] ...
[ زَرْ ری کِ ] (اِ مرکب) کلیدی از زر. کلیدی آراسته به زر. کلیدی زرنگار و زرنشان : نبینی کزین قفل زرین کلید به تاریکی آرند جوهر پدید.نظامی. ز فرمان او سر نباید کشید کجا رای او هست زرین کلید ...
همۀ بخشهای مربوط به پشتیبانی و تهیۀ ملزومات لازم برای مدیریت کلید شامل سختافزار و ثابتافزار و نرمافزارهای رایانهای و دیگر تجهیزات و مستندات [رمزشناسی] ...
روشی برای افزایش امنیت رمز قالبی/ بستکی (block cipher) که در آن قبل از دور اول و بعد از دور آخر رمزگذاری، داده با بخشی از کلید ترکیب میشود [رمزشناسی] ...
برگه کلید
فرهنگ واژههای سره
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهای از کلیدهای نمایشگر حروف الفبا و نشانههای دیگر که بر روی یک صفحه قرار گرفتهاند و به رایانه متصل میشوند و از آن برای ورود اطلاعات به ...
[ سِ چِ هِ کِ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) طاس چل کلید. طاسی است که بر یکدسته کلیدهای آهنین ادعیه نقش کنند و بر آن طاس نیز ادعیه بنگارند و برای حصول مرادات ادعیه را خوانده، آب در طاس انداخته ...