[ کَ تَ ] (اِخ) دهی است از دهستان دینور شهرستان کرمانشاهان. دشت، و سردسیر و سکنهٔ آن ۴۸۰ تن است. این ده از دو قسمت کرتویج علیا و کرتویج سفلی تشکیل شده و سکنهٔ کرتویج علیا ۳۳۰ تن است. (از ف ...
لغت‌نامه دهخدا
[ کَ نَ / نِ ] (اِ) پردهٔ سفیدی باشد مانند کاغذ که عنکبوت سازد و به درون آن رود و بچه نهد و تخم برآرد اگر آن را بر بازوی کسی که تب ربع میکرده بندند زایل شود. (از برهان) (از آنندراج). کرتنه ...
[ لِ کَ ] (اِخ) طبقه ای از ملوک شرق ایران از نژاد غوریان که از ۶۴۳ تا ۷۹۱ هـ .ق . حکومت رانده اند و پای تخت آنان هرات بود. سرسلسلهٔ این دودمان شمس الدین محمد دخترزادهٔ ملک رکن الدین، و ا ...
[ تَ کَ تُ ] (ع مص) شتابان گذشتن. (از اقرب الموارد): تکرتح فی مشیة؛شتاب گذشت و رفت. (ناظم الاطباء).
سری؛ محرمانه.
فرهنگ فارسی عمید
۱. ماده‌ای سفید و شیرین که توسط حشره‌ای بر روی شاخ و برگ گیاهی به همین نام تولید می‌شود و مصرف دارویی دارد. ۲. گیاهی خاردار با گل‌های آبی‌رنگ که این ماده را از آن ...
[ فَ کَ ] (اِخ) (دریای...) میان دریای جنوب ایران و اقیانوس هند است. گروهی از خاورشناسان نیز آن را با بحر خزر تطبیق کرده اند. (مزدیسنا و... تألیف معین ج ۲ ص ۳۱۲): تشتر رایومند فرهمند دگربار ...
[ فِ رَ ] (ع اِ) فکرة. رجوع به فکرة شود. || اندیشه. ج، فِکَر. (فرهنگ فارسی معین): چنان دید امیرالمؤمنین به فطرت تیز و فکرت صافی که بگرداند خاطر خود را از جزع بر این مصیبت ها. (تاریخ بیه ...
[ رِ تِ ] (اِخ) ژاک دو. ادیب و رمان نویس فرانسوی و عضو آکادمی فرانسه. مولد کرماتن (سائن- اِ -لوار) به سال ۱۸۸۸ م.
[ رِ تِ ] (اِخ) پیر لوئی. وی را «لاکرتل انه» نیز گویند. ادیب و قاضی فرانسوی. مولد مِتز. (۱۷۵۱-۱۸۲۴م.).
[ مُ کَ / کِ رَ ] (از ع اِمص) مذاکره. (ناظم الاطباء). مذاکرة. رجوع به مذاکره شود.
[ نَ کِ رَ ] (ع اِمص) نکرة. مقابل معرفت. ناشناختن : چون معرفت وی را حبس و حجاب باشد آن معرفت نکرت بود و آن نعمت نقمت و آن عطا غطا. (کشف المحجوب ص ۲۲۱).