(~. پَ رَ) (اِمر.) = سه پره: خطی چند که قماربازان به جهت قماربازی بر زمین کشند.
فرهنگ فارسی معین
= اسپرک
فرهنگ فارسی عمید
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] تیغهای که در مسیر سیال قرار میگیرد و موجب تغییر جهت یا توقف تلاطم سیال میشود|||[نجوم رصدی و آشکارسازها] ساختاری در سامانههای ا ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ سِ رَ / سِ پَ ] (اِ) زریر، و آن گیاهی باشد زرد که بدان جامه رنگ کنند و بعربی ورس گویند. مخفف اسپرک. (برهان) (جهانگیری). زردابه. زردچوبه. (زمخشری): گشت جهان از نفسش تنگ تر وز سپر او سپرک ...
لغتنامه دهخدا
اسم: شاه پرک (دختر) (فارسی) معنی: شاپرک
فرهنگ واژگان اسمها
[ پَ رَ ] (اِ مرکب) لغتی است در شب پره.
اسم: شاپرک (دختر) (فارسی) (تلفظ: šāparak) (فارسی: شاپرک) (انگلیسی: shaparak) معنی: نوعی پروانه، ( مخفف شاه پرک ) نوعی پروانه ی بزرگ که معمولاً شب پرواز است، شاپره، نوعی پروانه بزرگ که معمول ...
[ شَ پْ پَ رَ ] (اِ مرکب) شبپره. خفاش. (ناظم الاطباء).
[ شِ کَ پُ کُ ] (نف مرکب) غذایی کم ارزش که انسان را سیر کند. (فرهنگ فارسی معین).
فولادی که میزان کربن آن بیش از 0/5 درصد است [مهندسی مواد و متالورژی]