هرگونه تغییر خواص خودبهخودی یا تحریکی هسته که به آزادسازی ذره یا پرتوِ گاما منجر شود [فیزیک]
واژههای مصوب فرهنگستان
متلاشی شدن قرص و تبدیل آن به ذرات ریز در محیط مایع [علوم دارویی]
[ سِ ] (اِخ) از وزیران سلطان سلیمان خان قانونی است. وی بهنگام حکمرانی سلیمان در مغنیسا دفتردار وی بود. و پس از جلوس سلطان به وزارت رسید. (از قاموس الاعلام ترکی).
لغتنامه دهخدا
[ قَ بَ مُ طَ فا ] (اِخ) مرزفونی. وی در روزگار سلطان محمد چهارم (۱۶۷۸-۱۲۷۸ م.) متولی منصب استانداری ولایات گردید. (ذیل المنجد).
(نف مرکب) لاف پیما: کو لاف پاش هست نزدیک فاضلان شعرم بروی دعوی برهان روزگار. (؟) انوری (از آنندراج).
(اِخ) یکی از اعاظم غازیان عثمانی به روزگار خان غازی. او به خیرات و مبرات ولعی داشت و از آثار او در بروسه مکتبی و در کرماستی خانقاهی و پُلی از او برجای است سپس در زمان غازی خداوندگار خدما ...
[ مُ حَ مْ مَ ] (اِخ) رجوع به محمد پاشا شود. (قاموس الاعلام ترکی).
[ لُ کَ مُ طَ فا ] (اِخ) رجوع به مصطفی پاشا شود. (قاموس الاعلام ترکی).
(اِخ) نام ترکی جزیرهٔ آلنیا واقع در دریای مرمره.
[ مَ ] (اِخ) محمد مجدی پاشا ابن محمد صالح مجدی (۱۲۷۵-۱۳۳۹ هـ . ق.) از علمای حقوق و در علوم الهی و روانشناسی استاد و عضو انجمن روانشناسی پاریس بود و در تاریخ اسلامی و مصر قدیم نیز صاحب نظر ...
قسمتی از یک سازۀ دریایی که بهطور متناوب با موج و آبفشانی باد و جریانات کشندی خیس میشود [خوردگی]
ابزاری برای پاشیدن سمّ مایع یا مایعات دیگر به شکل قطرات ریز [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات]