موجودی که برای زنده ماندن احتیاج به اکسیژن هوا دارد.
فرهنگ فارسی عمید
ویژگی موجودی که در شرایط هوازیستی به رشد و بقا ادامه دهد [مهندسی محیط زیست و انرژی]
واژههای مصوب فرهنگستان
مطالعۀ توزیع اندامگانهای زندۀ معلق در جوّ و برخی پیامدهای آن [علوم جَوّ]
لحظهای که در آن شدت تمرینهای بدنی بهقدری است که مسیرهای تأمین انرژی بیهوازی شروع به فعالیت میکنند، ولی انرژی هنوز ازطریق مسیرهای هوازی تـأمیـن مـیشود [تغذ ...
ریزاندامگانی که تنها در نبود اکسیژن میتواند زندگی کند [مهندسی محیط زیست و انرژی]
شرایطی که در آن موجودات در غیاب اکسیژن محلول به رشد و بقا ادامه دهند [مهندسی محیط زیست و انرژی]
1. حیات در غیاب مولکول اکسیژن 2. نبود کامل یا کمبود اکسیژن به شکل گاز یا محلول در محیط [زیستشناسی - میکربشناسی]
تنفسی که در آن گیرنده نهایی الکترون، اکسیژن مولکولی هواست [زیستشناسی - میکربشناسی]
[ حَ سَ نِ اَ ] (اِخ) ابن علی بن ابراهیم بن یزداد، مکنی به ابوعلی مقری شامی (۳۶۲ -۴۴۶ هـ . ق.). او راست: «الاقناع» در قرائت و نه کتاب دیگر او نیز در هدیةالعارفین (ج ۱ ص ۲۷۵) یاد شده است.
لغتنامه دهخدا
هضم هوازی در دمای پایینتر از 20 درجۀ سلسیوس [مهندسی محیط زیست و انرژی]
کشت در شرایط بیهوازی و در غیاب اکسیژن [زیستشناسی - میکربشناسی]
[ یَ دِ اَهْ ] (اِخ) مؤسس فرقهٔ یزیدیه. رجوع به یزید (ابن انیسة) شود.