(اَ یِ جِ) [ ع. ] (اِمر.) همپایگان، همقطاران.
فرهنگ فارسی معین
اتاقی که در آن اصوات بهوضوح انعکاس مییابند [موسیقی]
واژههای مصوب فرهنگستان
اسم: آتنایا (دختر) (یونانی) (تلفظ: atenaya) (فارسی: آتنایا) (انگلیسی: atenaya) معنی: آتنا، مظهر اندیشه و هنر و دانش، نام الهه یونانی، دختر زئوس خدای خدایان
فرهنگ واژگان اسمها
[ اَ ] (اِخ) رجوع به زنائیم و قاموس الاعلام ترکی شود.
لغتنامه دهخدا
[ اِ دِ ] (اِخ) یوهان گوتلوب. (۱۷۵۰ -۱۸۲۲ م.) از دانشمندان آلمان بود که فرهنگی یونانی به آلمانی تألیف کرد و نیز بعضی از آثار ارسطو و دیگر حکمای یونان را به آلمانی برگرداند.
[ اِ دِ ] (اِخ) کریستوف. (- ۱۸۵۶ م.) از دانشمندان آلمان بود که برخی از آثار یونانی را به آلمانی برگرداند و نیز دربارهٔ ادبیات یونانی تألیفاتی کرد.
[ اَ ضَ لُدْ دی نِ ؟ ] (اِخ) حسن بن احمد از شعرا بود. رجوع به مجمع الفصحاء ص ۹۸ شود.
اسم: آلتنای (دختر) (ترکی) (تلفظ: āltenāy) (فارسی: آلتنای) (انگلیسی: altenay) معنی: زر، طلای ناب، ماه طلایی
شاهیار
فرهنگ واژههای سره
[ اَ نا یِ کِ ] (اِخ) از شاعران قرن یازدهم هجری بود و بشغل کاسه گری اشتغال داشت. نصرآبادی نویسد: طبعش خالی از لطفی نیست. از اوست: سرو را پای رعونت در گل از رفتار تست آب و رنگ نُه چمن صرف گ ...
[ اَ نا یِ یَ ] (اِخ) مشهور به دقاق یا دقائق . از شاعران قرن یازدهم هجری و در فن قطعه و تاریخ و لغز و معما و صنایع شعری استاد بود. از اوست: از پستی دیوار در کاشانه بر گوشه نشین متاز ای فر ...
اسم: آنایاش (دختر) (ترکی) (تلفظ: anayash) (فارسی: آنایاش) (انگلیسی: anayash) معنی: مادر سر زنده