رستاخیز
فرهنگ واژههای سره
[ مَ ] (ع مص) برگرديدن. عود. || بازگشتن. || رد کردن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بازگردانيدن. || (اِ) بازگشت. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). باز ...
لغتنامه دهخدا
اسم: معاد (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: maeād) (فارسی: مَعاد) (انگلیسی: maead) معنی: بازگشتن، عالم آخرت، ( در ادیان ) زنده شدن دوباره ی انسان بعد از مرگ تا در روز قیامت به اعمال او رس ...
فرهنگ واژگان اسمها
با هم دشمنی کردن؛ دشمن یکدیگر شدن.
فرهنگ فارسی عمید
[ مُ ] (ازع، اِمص) عداوت کردن و با کسی دشمنی کردن. (غياث) (آنندراج). عداوت و دشمنی با يکديگر. (ناظم الاطباء): و بدان که اصل خلقت ما بر معادات بوده است و از مرور روزگار مايه گرفته ...
[ مُ ] (ع مص) (از «عدو») دشمنی نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). با کسی دشمنی کردن. (تاج المصادر بيهقی) (از اقرب الموارد). و رجوع به معادات و معادا شود. || پی يکديگر زدن و اند ...
(مُ دِ) [ ع. ] (اِفا.) برابر، هم وزن، مساوی.
فرهنگ فارسی معین
همسنگ، همچند، هم ارز، جایگزین، برابر، بجای
اصطلاحی در یک زبان که با اصطلاحی دیگر در زبانی دیگر مفهومی یکسان دارد [اصطلاحشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
مقدار زمان مورد نیاز برای ارائۀ خدمتی خاص براساس حجم کار و ساعتهای مقرر معادل ساعات کارکرد یک فرد تماموقت|||اختـ . مَت FTE [مدیریت سلامت] ...
عدد تخمینی جمعیتی که آلودگی فاضلاب تولیدی آنها معادل آلودگی فاضلاب یک واحد صنعتی است [مهندسی محیط زیست و انرژی]
← معادلات بُندادی حرکت [فیزیک]