[ ] (اِخ) نام شهری در خرخیز که نشست خرخیز خاقان بوده است. (از حدود العالم چ دانشگاه ص ۸۰).
لغتنامه دهخدا
[ کُ ] (اِخ) رجوع به کمخیان شود.
[ عَ دُلْ مَ ] (اِخ) در اوایل سلطنت سنجر سلجوقی به وزارت رسید و به مجیرالملک ملقب گردید. وزیری مدبر و باکفایت بود اما سرانجام به سعایت فخرالملک مظفربن نظام الملک و مادر سنجر و امیر ارغوش ...
[ گَ ] (اِخ) دهی است از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در ۲۴ هزارگزی خاور مراغه و ۵ هزارگزی شمال راه ارابه رو مراغه به قره آغاج. هوای آن معتدل دارای ۸۳۷ تن سکنه است. آب آنجا از ...
[ یَ ] (اِخ) لغتی است در یأجوج. (یادداشت مؤلف). یأجوج و مأجوج. (ناظم الاطباء). رجوع به یأجوج و مأجوج شود.