[ فَ ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان مهتاب بخش حومهٔ شهرستان اصفهان، که در ۲۴ هزارگزی شمال خاوری اصفهان و شش هزارگزی شمال راه شوسهٔ اصفهان به یزد واقع است. دارای ۱۸ تن سکنه است. (از فرهنگ ...
لغتنامه دهخدا
[ فَ سَ بُ ] (اِخ) دهی است از دهستان سربنان بخش زرند شهرستان کرمان، که در ۴۵ هزارگزی شمال خاوری زرند و پنج هزارگزی راه مالرو زرند به راور قرار دارد. جایی کوهستانی، سردسیر و دارای ۲۰۰ تن سک ...
[ فَ عَ ] (اِخ) دهی است از دهستان دستگردان بخش طبس شهرستان فردوس، که در ۱۰۹ هزارگزی شمال طبس قرار دارد. جلگه ای گرمسیر و دارای ۲۴ تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش ...
[ فَ دِ یَ ] (اِخ) دهی است از دهستان حومهٔ بخش زرند شهرستان کرمان، که سر راه مالرو زرند به بافق قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای ۲۷۳ تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش ...
[ فَ رُ ] (اِخ) دهی است از دهستان رستاق بخش نی ریز شهرستان فسا، که در ۱۳ هزارگزی باختر نی ریز و یکهزارگزی شمال راه شوسهٔ شیراز به نیریز قرار دارد و دارای ۴۷ تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ...
[ فَ حُدْ دی ] (اِخ) ابن سیدالناس. رجوع به ابن سیدالناس شود.
[ فَ حُدْ دی ] (اِخ) یکی از سرداران مستعصم آخرین خلیفهٔ عباسی در جنگ با هلاکوخان است. رجوع به حبیب السیر چ سنگی تهران ج ۱ ص ۳۱۸ شود.
[ فَ حُدْ دی ] (اِخ) رجوع به عبداللََّه بن محمد شود.
[ فَ حُلْ لاه ] (اِخ) از شعرای قرن نهم هجری و معاصر میر علیشیر نوایی است. نوایی آرد: مولانا فتح اللََّه جوانی است که طبعش در معما خوبست. (از مجالس النفائس چ حکمت ص ۲۵۲).
[ فَ حُلْ لاه ] (اِخ) شیبانی، فتح اللََّه خان، فرزند محمد کاظم، مکنی به ابوالنصر. در سال ۱۲۴۱ هـ . ق. / ۱۸۲۵ م. متولد شد و بخ سال ۱۳۰۸ هـ . ق. / ۱۸۹۰ م. درگذشت. وی از شاعران توانای دورهٔ با ...
[ فَ حُلْ لاه ] (اِخ) شیرازی، حکیم. در حکمت و معرفت صاحب پایگاه، معاصر و مجالس اکبرشاه و دوست فیضی دکنی بود و در هندوستان درگذشت. این رباعی از اوست: می از خم معرفت چشیدن مشکل وز هستی خویش ...
[ فَ حِ نِ مُ حَ مْ مَ ] (اِخ) ابن عبیداللََّه بن خاقان بن عبدالقیسی الاشبیلی الوزیر، معروف به فتح بن خاقان و مکنی به ابونصر. او کاتب و مورخ بود. در اشبیلیه به سال ۴۷۰ هـ . ق. / ۱۰۷۸ م. ...