عملگری خطی که گسترش بسته دارد [ریاضی]
واژههای مصوب فرهنگستان
عملگری که چنانچه بر سامانهای دوذرهای اثر کند، سبب مبادلۀ اسپینها و مختصههای فضایی آنها میشود [شیمی]
عملگری هرمیتی (Hermitian operator) که بر تابع موج ذره اثر میکند و ویژهمقدار آن تکانۀ قابلاندازهگیری ذره را به دست میدهد [مهندسی بسپار - تایر] ...
تبدیلی خطی بین دو فضای بُرداری نُرمدار، با این ویژگی که نگارۀ هر مجموعۀ کراندار بستار فشرده داشته باشد [ریاضی]
عملگری که اگر به تابعموج سامانهای Nذرهای اثر کند، تابعموج سامانهای 1ـ N ذرهای به دست میآید [فیزیک]
← عملگر انرژی [فیزیک]
فرمولدار [ریاضی]
فرمولدار [ریاضی]
عملگری چون T از یک فضای توپولوژیکی به فضای بُرداری توپولوژیکی دیگر، که به ازای هر زیرمجموعۀ کراندار M از فضای اول، (M) Tزیرمجموعهای کراندار از فضای دوم است [ریاضی] ...
(عَ مَ) [ ع. ] (ص نسب.)۱- آن چه که به مرحلة عمل درمی آید.۲- شدنی، قابل اجرا.۳- (عا.) معتاد.
فرهنگ فارسی معین
کار بزرگ، کار
فرهنگ واژههای سره
[ عَ مَ لی یا ] (ع اِ مرکب) جِ عملیة. امور متعلق به عمل. (فرهنگ فارسی معین) (از ناظم الاطباء). توضیح اینکه این کلمه هرچند در اصل جمع عملیة است، اما در فارسی غالباً آن را بعنوان جمع عمل به ک ...
لغتنامه دهخدا