[ جَ نِ سِ بَ نِ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) رجوع به کوسه برنشین در همین لغت نامه شود.
لغتنامه دهخدا
[ جَ ] (اِخ) قریه ای است از قرای درهٔ جزمن محالات خراسان واقع در پای کوه اللََّه اکبر، آبش از کوه جاری، اهلش گوسفنددار و زراعتشان دیم کاری است. (مرآت البلدان). دهی است از دهستان تکاب بخش ن ...
[ جَ ] (اِ مرکب) روز اول سالهای ملکی. (شعوری). ظاهراً این ترکیب تحریفی است از جشن ساز.
[ جِ نِ ] (اِخ) نام جد ابوبکر محمدبن احمد اصفهانی محدث. (تاج العروس).
[ جَ نَ ] (اِخ) نام پدر یکی از سرداران ساسانی بنام فروردین است که بر بحرین و عمان و یمن و یمامه فرمانروایی میکرد و این فروردین را عرب معکبر خواندند. صاحب مجمل التواریخ و القصص آرد: المعکبر ...
مراسمی همگانی برای نمایش آثار هنری، بزرگداشت یک واقعه، ادای احترام به یک شخص، و امثال آن؛ فستیوال.
فرهنگ فارسی عمید
نوعی گردهمایی که برای نمایش و ارزیابی و تشویق آثار سینمایی، اعم از مستند و داستانی و خبری، برگزار شود [سینما و تلویزیون]
واژههای مصوب فرهنگستان
جای جشن؛ مجلس جشن؛ جایی که در آن جشن بگیرند.
[ جِ ] (اِخ) دهی است از دهستان بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده، در دوازده هزارگزی شمال باختر سوریان و ۴۸هزارگزی [ راه ] شوسهٔ شیراز به اصفهان واقع است. دامنه. سردسیر. سکنهٔ آن ۴۹۳ تن شی ...
[ جَ فَ دِ ] (اِخ) دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد در ۲۰هزارگزی جنوب راه شوسهٔ خرم آباد به کوهدشت. دامنه و معتدل است و سکنهٔ آن ۹۰ تن شیعی مذهب و لری و فارسی زبانند. آ ...
شاخهای از زبانشناسی که به مطالعۀ توزیع جغرافیایی زبان در جهان باتوجهبه مؤلفههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی میپردازد [زبانشناسی] ...
برهمکنش آشفتگیهای پوشنسپهر و وَردسپهر [علوم جَوّ]