[ غِ گُ شَ ] (اِخ) ظاهراً باغی بوده است به یزد. در عالم آرای عباسی آمده است: اردوی همایون [ شاه عباس بزرگ ] را از شیراز روانهٔ اصفهان نموده خود به تبریز (ظ: یزد) تشریف بردند تا چون آن خطهٔ ...
لغتنامه دهخدا
کسی که در شناختن بافتهای حیوانی، گیاهی، و آزمایش آنها تخصص دارد؛ نسجشناس.
فرهنگ فارسی عمید
نسجشناسی؛ قسمتی از علم تشریح که دربارۀ بافتها و یاختههای بدن بحث میکند.
[ شِ ] (نف مرکب) آگاه به نسوج. خبره در شناختن بافت. شناسا و مجرب در آزمایش بر روی بافت. نسج شناس . (لغات مصوبهٔ فرهنگستان).
[ شِ ] (حامص مرکب) عمل بافت شناس. شناخت بافت. تجربه و آزمایش علمی بر روی بافت های حیوانی و گیاهی و نتیجه گیری از این نسج شناسی . (لغات مصوبهٔ فرهنگستان).
بافتشناسی بافتهای طبیعی [علوم تشریحی]
واژههای مصوب فرهنگستان
شنوایی باقیمانده در افراد دارای کمشنوایی شدید یا عمیق [شنواییشناسی]
[ بِ بِ ] (اِ مرکب) ملکهٔ ملکه ها. شهبانوی شهبانویان. بانوی بانوان. لقب ملکه های بزرگ و زنان نامدار در خاندان ساسانیان. و رجوع به بانبشن شود.
دانش مطالعۀ باکتریها [زیستشناسی - میکربشناسی]
شاخهای از باکتریشناسی که به مطالعۀ باکتریها با استفاده از فنّاوریهای تشخیص مولکولی میپردازد [زیستشناسی - میکربشناسی] ...
شاخهای از باکتریشناسی که به مطالعۀ باکتریهای بیماریزا در انسان میپردازد [زیستشناسی - میکربشناسی]
اسم: بخشنده (دختر) (فارسی) (تلفظ: bakhšande) (فارسی: بخشنده) (انگلیسی: bakhshande) معنی: عطا کننده، ( صفت فاعلی از بخشیدن ) آنکه چیزی را بی آنکه عوضی بخواهد می بخشد
فرهنگ واژگان اسمها