[ قَ عَ سُ لَ ] (اِخ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاه، واقع در ۱۰هزارگزی باختر کوزران و یک هزارگزی نظر گاه. موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن سردسیری است. سکنهٔ آن ۱۲۰ تن است. آب آ ...
لغتنامه دهخدا
[ قَ لَ سُ لَ ] (اِخ) یکی از طوایف پشتکوه از ایلات کرد ایران. ییلاق این ایل، سیاه خانی و قشلاق آن هفت کوه و قده است. (از جغرافیای سیاسی کیهان).
[ دَ سُ لِ ] (اِخ) دهی از دهستان خورخوره است که در بخش دیواندرهٔ شهرستان سنندج واقع است و ۲۲۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۵).
[ مَ رَ عَ یِ سُ لَ مامْ بَ ] (اِخ) دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران، واقع در ۱۲هزارگزی جنوب خاور علیشاه عوض و۶هزارگزی شمال راه آهن تهران به رباط کریم در جلگه واقع است با ۱۶۵ تن سکنه ...
پارسوماش
فرهنگ واژههای سره
[ مُ کِ سُ لَ ] (اِخ) مملکت سلیمان.کشور سلیمان. خطهٔ فرمانروایی سلیمان. قلمرو حکومت سلیمان : ملک سلیمان اگر خراسان بود چون که کنون ملک دیو ملعون شد. ناصرخسرو. منم آن موم که دل سوختم از فر ...
[ مُ رِ سُ لَ / لِ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) گیاهی است از دستهٔ مارچوبه ها و از تیرهٔ سوسنی ها. ساقهٔ زیرین این گیاه هر سال یک ساقهٔ هوائی میدهد و جای ساقه های سالهای گذشته بر روی آن میمان ...
[ مُ رِ سُ لَ / لِ ] (اِخ) خاتم سلیمان. انگشتر سلیمان که گویند اسم اعظم الهی بر آن نقش بود و قدرت سلطنت و سلطهٔ سلیمان بر انس و جن به خاطر آن انگشتر بود: مهیا ساز از داغ جنون مهر سلیما ...
[ رُسْ سَ ] (ع اِ مرکب) آتشی بوده است که اعراب برای مراقبت حال مارگزیدگان و مجروحی که خون از او میرفت و تازیانه خوردگان و سگ گزیدگان می افروخته اند و برگرد آن آتش شب زنده داری می کردند ...
آرایههایی که در هنرهای اسلیمی به کار میروند [هنرهای تجسمی]
واژههای مصوب فرهنگستان
کمترین تنشی که در آن، بدون افزایش تنش، تغییر شکل مومسان (plastic defermation) جسم ادامه مییابد|||متـ . تنش تسلیم yield stress [فیزیک]
[ چَ مَ سُ لَ ] (اِخ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «چشمهٔ آبیست در حوالی دو ساری جیرفت که در زیر سنگ سفید صلبی واقع است، ۶ سنگ آب از آن چشمه جاری میباشد و جریان آب چشمه از مشرق به مغرب است. گوین ...