وازده، واخورده، رد شده
فرهنگ واژههای سره
(رِ زِ) [ فر. ] (اِمف.) رد شده در امتحان.
فرهنگ فارسی معین
رنگ حاصل از اختلاط رنگدانه یا پوشرنگ سفید با رنگدانهها یا پوشرنگهای غیرسفید؛ رنگ بهدستآمده روشنتر و ناخالصتر از رنگ اولیه است|||مت ...
واژههای مصوب فرهنگستان
درجه یا مقدار تناسب یک آزمون یا مقیاس با مفاهیم نظری ناظر بر پدیدۀ مورد مطالعه|||متـ . روایی سازه [علوم سلامت]
زهرابهای که فقط بر یاختههای مخاط روده تأثیر میگذارد [زیستشناسی - میکربشناسی]
[ زَ / زِ ] (ص نسبی، اِ) (از: روز +ه نسبت). منسوب به روز: یکروزه، دوروزه. (حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). اغلب بصورت مرکب آید: یک کف پست تو بصحرای عشق برگ چهل روزه تماشای عشق.نظامی. ریزه ریز ...
لغتنامه دهخدا
[ زَ / زِ بِ زَ / زِ بُ دَ ] (مص مرکب) فاقه بر فاقه کشیدن. (آنندراج). روزها و شبها گرسنه ماندن : از غایت امساک بری روزه بروزه گر کوفته نبود بسر خوان دیوثی. شفایی (از آنندراج).
[ زَ / زِ یِ گُ جِ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) روزه ای که تا نیمهٔ روز می گیرند.
بخشهای سوارشده بر روی زیرسازه شامل دیوارههای کناری و دیوارههای انتهایی و سقف و درها و کفهای شیبدار [ریلی]
روشی دومرحلهای برای تولید نمونههای تصادفی از یک توزیع آمیزهای (mixture distribution) [آمار]
← روغن حلپذیر [خوردگی]