[ زَ کَ دِ قِ ] (اِخ) دهی از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه است که در ۷۵۰۰گزی شمال خاوری مراغه و ۸۵۰۰گزی شمال شوسهٔ مراغه بمیانه واقع است. دره، معتدل است و ۳۶۷ تن سکنه دارد، شیعه، ...
لغتنامه دهخدا
[ زَ کَ دِ لَ ] (اِخ) دهی جزء دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل است که در ۱۲هزارگزی جنوب گرمی و ۷هزارگزی جادهٔ شوسهٔ گرمی به بیله سوار واقع است. جلگه و گرمسیر است و ۸۳ تن سکنه دارد، ...
[ زَ کَ دِ مَ قَ ] (اِخ) دهی جزء دهستان حومهٔ بخش مرکزی شهرستان اهر است که در ۲۴هزارگزی شمال باختری اهر و ۸هزارگزی شوسهٔ تبریز -اهر واقع است. کوهستانی و معتدل است و ۲۰۵ تن سکنه دارد، شی ...
[ زَ کَ دِ مَ قُ ] (اِخ) دهی از دهستان قره قریون بخش حومهٔ شهرستان ماکو است که در ۴۳هزارگزی جنوب خاوری ماکو و ۳۵۰۰گزی باختر شوسهٔ خوی به ماکو واقع است. جلگه و معتدل و مالاریائی است و ۶۰۰ تن ...
[ زَ کَ دِ کَ ] (اِخ) دهی جزء دهستان دوج تپهٔ بخش ترکمان شهرستان میانه است که در ۱۹هزارگزی جنوب بخش و ۱۷هزارگزی شوسهٔ تبریز - میانه واقع است. کوهستانی، معتدل است و ۱۷۵ تن سکنه دارد، شیعه، ...
[ زَ کَ ] (اِخ) دهی از دهستان یافت بخش هوراند شهرستان اهر است که در ۱۴هزارگزی خاور هوراند و ۳۲هزارگزی جادهٔ شوسهٔ اهر -کلیبر واقع است. کوهستانی، معتدل. ۱۸ تن سکنه دارد، شیعه، ترکی. آب آن از ...
[ ] (اِخ) دهی است اندر میان کوه نهاده بر سرحد میان چکل و خلخ و بدریای اسکول نزدیک است و [ اهل آن ] مردمانی جنگی و شجاع و دلاورند. (حدود العالم چ تهران ص ۵۲).
(تَ لَ زِ) (اِمر.) نک مالاریا.
فرهنگ فارسی معین
= تب * تب نوبه: چنان دشمن از بیم تیغ تو لرزد / که گویی گرفتهست تبیازه او را (غضایری: لغتنامه: تبیازه).
فرهنگ فارسی عمید
محاسبه خطرپذیری ناشی از زمینلرزه برای هر دارایی یا مجموعهداراییها [ژئوفیزیک]
واژههای مصوب فرهنگستان
هریک از تختههایی که بهطور ثابت یا موقت بر دیوارههای انبارهای شناور نصب میشود تا از یک سو از برخورد بار به بدنه جلوگیری شود و از سوی دیگر جریان هوا را میسر سازد [حمل&z ...
[ تَ رُ زَ / زِ کَ دَ ] (مص مرکب) سرد کردن. (ناظم الاطباء). || آراستن و پیراستن و به صفا و جلوه آوردن. خوش و شاداب کردن. رجوع به تر و تازه و تر شود.