یاختهای دولاد که از آمیزش کامههای تکلاد نر و ماده حاصل میشو |||متـ . تخم |||* از آنجا که «تخم» در برابر واژههای بیگانۀ متعدد به کار میرود فرهنگستان برای خ ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(اِ) گوهری است کانی که بنمک ماند و معرب آن زاج است. (برهان قاطع). زاج معرب زاگ است. (از المعرب جوالیقی). و نیز خاصیت آن است میان زاگ، که او خاکی است و میان مازو کو بار درخت است که چون با ...
لغتنامه دهخدا
(اِمر.) مرکب سیاه.
فرهنگ فارسی معین
(اِ مرکب) مداد است. (آنندراج) (فرهنگ شعوری). و رجوع به زاگ شود.
[ رُ ] (اِخ)سلسلهٔ طوائفی هستند که در ادوار قبل از تاریخ و پیش از ظهور آریائی هائی که ما میشناسیم از یکی از نقاط آسیا مهاجرت کرده بکوهستان زاگرس آمده اند. این اقوام که بنام لولوبی، گوتی، ک ...
(اِخ) رجوع به زاگرس شود.
اعتیاد همزمان به چند ماده یا رفتار اعتیادی طی یک دورۀ واحد بهطوریکه هر بار یکی از آنها برجستهتر از بقیه است [اعتیاد]
[ گَ ] (حامص مرکب) کسی که بوزه میسازد. شغل بوزه سازی و بوزه فروشی. (ناظم الاطباء). عمل و شغل بوزاگر، بوزه سازی و بوزه فروشی. (فرهنگ فارسی معین).
مربوط به موجود جورتخم |||متـ . جورتخم 2 [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری]
خط آهنی در مناطق کوهستانی پرفرازونشیب که برای کاستن از زاویۀ شیب، با تغییر جهتهای متناوب به کمک دوراههها، به شکل زیگزاگی در میآید؛ در این نوع خط لوکوموتیو گاه با هل دادن و ...
موجودی جورزاگ دارای دِگرههایی با نیای مشترک، در یک جایگاه ژنی خاص [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری]
موجودی جورزاگ دارای دِگرههایی با نیای متفاوت، در یک جایگاه ژنی خاص [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری]