[ جُ رْ رَ ] (اِخ) یاقوت آرد: شهری است پرنعمت در ناحیهٔ عمان که بیشتر آن را جلفار نامند. (از معجم البلدان).
لغتنامه دهخدا
[ جِ ] (ص نسبی) منسوب است به جرفاس که نام مردی است و اعین جرفاسی بدو منسوب است. (از لباب الانساب). و رجوع به جرفاسی و (اعین) شود.
[ حُ رَ ] (ع ص، اِ) جِ حریف. (زمخشری).
نوعی خدمات پذیرایی که عموما به سازمانهایی مانند خانههای سالمندان و یتیمخانهها و مدارس شبانهروزی ارائه میشود [گردشگری و جهانگردی] ...
واژههای مصوب فرهنگستان
خطی بر روی نمودار که نقاط همژرفا را به هم متصل میکند [اقیانوسشناسی]
خطی بر روی نقشه یا نمودار که نقاط همژرفایی را به هم متصل میکند که دمای یکسان دارند [اقیانوسشناسی]
اسم: درفام (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: dor fām) (فارسی: درفام) (انگلیسی: dor fam) معنی: مانند در، به رنگ مروارید و لؤلؤ، ( مجاز ) زیبارو، ( عربی ـ فارسی ) ( در = مروارید، لؤلؤ، فام ( پسوند ...
فرهنگ واژگان اسمها
دگرفامینهای که همیشه فشرده است و هیچگاه رونویسی نمیشود [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری]
[ ذَ رَ ] (ع مص) روان گردیدن سرشک. || ذرف. روان کردن سرشک. || (اِ) رفتار سست و نرم.
[ ذُشْ شُ رُ ] (اِخ) (قصر...) صاحب مجمل التواریخ والقصص گوید: ذکر ایشان که در این عهد بر دیار عرب فرمان دادند. حمزهٔ اصفهانی در تاریخ گوید که چند مرزبان بر دیار عرب از پارسیان فرمان دادند پ ...
رویکردی عمومی در روانشناسی و رواندرمانی که منشأ آشفتگیها و هیجانات را در فرایندهای ذهنی ناخودآگاه جستوجو میکند [روانشناسی] ...
[ زَ ] (ص مرکب) طلائی. طلائی رنگ. زرگون. به رنگ زرد: چو رنگین رخ شاه زرفام گشت جهان تیره در پیش بهرام گشت.فردوسی. گفت که خاقانیا روی تو زرفام نیست گفتم معذور دار زر ننماید به شب.خاقانی. ...