(اِخ) دهی از دهستان لارشا بخش بمپور شهرستان ایرانشهر که در ۸۰ هزارگزی جنوب بمپور و کنار راه مالرو چانف به کشیک واقع و محلی است کوهستانی. گرمسیر مالاریائی. سکنهٔ آن ۲۰۰ تن آب آنجا از رودخان ...
لغتنامه دهخدا
ابزاری که از آن برای گذاشتن دارو در موضعی خاص استفاده میکنند [علوم دارویی]
واژههای مصوب فرهنگستان
(اِ مرکب) گیاه دارویی. دارویی که از گیاهان بدست آید: چو عیسی هر که دارد توتیایی ز هر بیخی کند داروگیایی.نظامی.
[ یِ تُ فَ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) باروت. رجوع به باروت شود.
دارویی که دو تأثیر داروشناختی دارد [علوم دارویی]
دارویی که بدون تغییر وارد دستگاه گردش خون بدن میشود [علوم دارویی]
آرامبخش
فرهنگ واژههای سره
دارویی که برای درمان بیماریهای نادر به کار میرود [علوم دارویی]
[ دارْ وِ عَ ] (اِخ) دهی از بخش سومار شهرستانی قصرشیرین که در یک هزارگزی خاور سومار و در کنار رودخانه کنگیر واقع و محلی است دشت و گرمسیر. سکنهٔ آن ۷۵ تن است آب آن از رودخانه کنگیر محصول آن ...
[ دارْ جَ / جِ ] (اِ مرکب)صمغ. اصطلاح محلی در گیلان و دیلمان.
تئوری چارلز رابرت داروین طبیعیدان و فیلسوف انگلیسی در خصوص تکوین و ارتقا و تکامل حیوانات و نباتات که طبق آن حیوانات و نباتات از سادهترین فرمها تشکیل یافته و با تطورات ارتقا ...
فرهنگ فارسی عمید
(اِمر.)۱ - زفت رومی.۲- مومیایی.
فرهنگ فارسی معین