(اِخ) دهی است از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار. واقع در بیست و پنج هزارگزی جنوب خاوری بیجار. در کنار راه شوسهٔ بیجار بهمدان، محلی تپه ماهور، سردسیر و سکنهٔ آن ۸۱۰ تن است، آب آن از چشمه. محص ...
لغتنامه دهخدا
[ رَ ] (اِ) صفه و سکو و دکه، که در پیش خانه ها بجهت نشستن سازند. (برهان). || تکیه گاه. (برهان). رجوع به دارابزین ، دارآفرین و داربزین شود. || پنجره. (انجمن آرا).
=فلفلمویه
فرهنگ فارسی عمید
[ رِ قُ ] (اِخ) علی بن عمروبن احمدبن مهدی بغدادی دارقطنی شافعی یا شیعی. کنیت او ابوالحسن بود. حافظ، فقیه، محدث، فاضل بود و در مذهب شافعی تفقه کرده در علم حدیث بر تمام معاصران خویش برتری ...
[ غَ ] (اِخ) ده کوچکی از بخش مراوه تپه شهرستان گنبدقابوس واقع در ۱۲هزارگزی شمال مراوه تپه و تقریباً ۸ هزارگزی مرز شوروی است. سکنهٔ آن جزء آجی سو منظور شده اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ...
درخت بلوط.
آنچه از درخت پس از افکندن و شاخهزنی و پوستکنی و بهینهبُری یا پس از توفان و حریق و کتزنی در جنگل بر جای ماند [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] ...
واژههای مصوب فرهنگستان
دارماندهایی که باد آنها را انداخته باشد [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
ایجاد حریق خواسته برای از بین بردن دارماندهای انباشته بر سطح جنگل [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
(اِخ) دهی از دهستان هنام و بسطام بخش سلسله شهرستان خرم آباد که در ۲۴هزارگزی جنوب خاوری الشتر و ۱۲ هزارگزی خاور راه شوسه خرم آباد به کرمانشاه واقع و محلی است جلگه، سردسیر مالاریائی و دارای ۱ ...
بالاترین حد رویش درختان جنگلی در ارتفاعات کوهستانی [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
[ مَ ] (اِخ) ولایتی است و صد پاره دیه باشد. قول و جامکو و زهر از معظمات آن و حقوق دیوانیش بیست و نه هزار دینار بر روی دفتر است. (نزهةالقلوب مقالهٔ سوم ص ۸۲ چ لیدن). دارمرزین از ولایات آذر ...