دیو، دب، پری، پتیان
فرهنگ واژه‌های سره
۱. در اسلام، هریک از موجودات غیرمرئیِ دارای قدرت فوق طبیعی و دارای عقل و فهم که رفتارهایی همانند انسان دارند و می‌توانند خود را به شکل‌های گوناگون دربیاورند. ۲. هفتاد‌ودومی ...
فرهنگ فارسی عمید
[ جِ ن ن ] (ع اِ) پری و دیو. (برهان). پری. ضد انس. || فرشتگان. (منتهی الارب). || هر چیز پوشیده از حواس از ملئکه و شیاطین. (اقرب الموارد). || دل. قلب. (برهان). || اول هر چیزی. (منتهی ...
لغت‌نامه دهخدا
[ جِ نْ نُ اِ ] (ترکیب عطفی) پری و آدمی : غنی ملکش از طاعت جن و انس.سعدی.
شغل و عمل جن‌گیر.
[ جِ گِ رِ تَ / تِ ] (ن مف مرکب) در تداول عامه، مصروع. که مبتلا به بیماری صرع باشد.
[ جَ ] (ع مص) گوژپشت گردیدن. (از اقرب الموارد). || (اِمص) گوژپشتی. (منتهی الارب).
(جَ) [ ع. ] (اِ.)۱ - درگاه، آستانه.۲- واژه‌ای ا ست که برای احترام، پیش از نام بزرگان گفته می‌شود.
فرهنگ فارسی معین
[ جَ ] (اِخ) موضعی است بعراض خیبر و سلاح و وادی القری، و گویند از منازل بنی مازن است، و نصر گوید: جناب از دیار بنی فزارة بین مدینه و فید است. بعضی از شاعران عرب در شعر خود از آن یاد کنند. ...
[ جَ بِ اِ فَ ] (اِخ) فتح اللََّه. از شاعرانی است که در عهد شاه تهماسب ثانی صفوی بمقامی عالی رسید و اخیراً از طرف نادرشاه به خراسان مأمور شد و بفاصلهٔ ۱۰ سال یعنی بسال ۱۱۴۶ یا ۱۱۴۸ هـ . ق. ...
[ جَ بِ گُ ] (اِخ) محمد حسین، ملقب به شمس الدین و متخلص به ربانی. از دانشمندان است. تألیفاتی دارد، او راست: ۱ -ارجوزه در اصول فقه. ۲ - لطائف الحکم در ۲ مجلد. ۳ -مقصدالطالب، که بسال ۱۳۱۱ هـ ...
[ جَ ] (ع اِ) بازیی است کودکان را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به جُنابی ََ شود.