[ بَ رَ دَ / دِ ] (حامص مرکب) حالت و چگونگی بردارنده. رجوع به بردارنده شود.
لغتنامه دهخدا
[ بَ اِ ] (اِخ) ده از دهستان بهمئی سرحدی بخش کهگیلویه شهرستان بهبهان. کوهستانی و سردسیری مالاریائی است. سکنهٔ آن ۲۰۰ است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۶).
به فیلمبرداری یا تصویربرداری پیوسته و بدون قطع (توقف) از یک نمای پیشبینی شده در فیلمنامه گفته میشود. گاهی به سبب برخی از رویدادهای پیشبینی نشده در حین فیلمبرداری یا تصویربر ...
فرهنگ واژههای آزاد
(بَ) (مص مر.)۱- جمع آوری محصول.۲- صبر، بردباری.۳- پیشرفت و ترقی.۴- عمل گرفتن چیزی قبل از موقع پرداخت یا تقسیم.
فرهنگ فارسی معین
۱. استنباط. ۲. (کشاورزی) جمعآوری محصول. ۳. (اقتصاد) برداشتن قسمتی از سرمایه یا سود یک مؤسسه پیش از فرارسیدن موقع تقسیم آن. ۴. [قدیمی] عمل برداشتن چیزی. ۵. تحمل؛ شکیبایی.
فرهنگ فارسی عمید
جذب و ادغام یک ماده در یک بافت زنده [علوم دارویی]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ بَ ] (مصدر مرخم) مخفف برداشتن. (یادداشت مؤلف). || آنچه دکاندار یا یکی از دو شریک از نقود حاضر بهر خود برگیرد: شما برداشت کرده اید هزارتومان من پانصد تومان. (یادداشت مؤلف). عمل برداشتن ...
فرایند بیرون کشیدن آب زیرزمینی از یک منبع آب [زمینشناسی]
برداشتی که در یک امتداد مشخص انجام میشود [مهندسی نقشهبرداری]
برداشت آبنگاشتی در مقیاس بزرگ [مهندسی نقشهبرداری]
برداشتی که ازطریق تصویرسنجی انجام میشود|||متـ . برداشت تصویرسنجی [مهندسی نقشهبرداری]
برداشت لایۀ سطحی خاک برای تأمین خاک فضای سبز در مراحل بعدی در ضمن عملیات خاکبرداری و آمادهسازی مسیر [حملونقل درونشهری ـ جادهای] ...