روزی که در بیشتر ساعات آن بیش از 75 درصد آسمان از اَبرهای کدر پوشیده شده است [علوم جَوّ]
واژه‌های مصوب فرهنگستان
کنارۀ ضخیم اَبر که با نزدیک شدن چرخند حارّه‌ای قوی یا توفند در افق ظاهر می‌شود [علوم جَوّ]
1. در حالت عمومی، اَبر گسترده‌ای که طول آن بیش از چهار برابر عرض آن نباشد|||2. در هواشناسی همدیدی، ساختار اصلی اَبر یک چرخندِ موجیِ نوعی که در سمت هوای سرد سامانۀ جبهه‌ای قرار دارد ...
افزاره‌ای برای اندازه‌گیری فراوانی ذرات جوّی که بخار آب بر روی آنها در مقادیر کمِ اَبَراشباع‌شدگی میعان می‌کند|||اختـ . شمارگر هماب CCN counter [علوم جَوّ] ...
تعیین سرده و گونه و ورده (variety) و سیماهای تکمیلی و اَبرهای فرعی و مادراَبر و پدیده‌های هوایی مرتبط با اَبرها [علوم جَوّ]
هستار یا شخص یا سازمانی که مسئول گسترش دادن زیرساخت و ارائۀ خدمات به کاربران اَبر است [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
ذره‌های هواویز نم‌گیر در جوّ که ممکن است به‌عنوان هسته‌های قطرک‌های اَبر عمل کنند|||اختـ . هماب CCN [علوم جَوّ]
پره‌‌اَبری (cloud plume) که غالبا در ادامۀ بادسوی قله‌های منفرد و تیز و اغلب هرمی‌شکل کوهستان، حتی در روزهای بدون اَبر، مشاهده می‌شود [علوم جَوّ] ...
بخشی از آسمان پوشیده از ابر|||متـ . ابرناکی cloudiness, cloudage [علوم جَوّ]
نشانک/ سیگنالی راداری که از اَبر بازمی‌گردد [علوم جَوّ]
الگوی ترازبالایی که الزامات نرم‌افزاری و سخت‌افزاری خدمات و نحوۀ توزیع آنها و میزان‌پذیری (scalability) آنها و الزامات مکانی و افزونگی را مشخص می‌کند [رایانه و فنّاوری اط ...
سازمان یا هستاری که میان چند فراهم‌‌سازِ خدمات اَبری رابطه ایجاد می‌کند و آن را حفظ می‌کند تا کاربر بتواند به‌طور پیوسته به خدمات ارائه‌شده به‌وسیلۀ چند فر ...