آهوناله؛ آه سوزناک.
فرهنگ فارسی عمید
[ اَ ] (ع اِ) جِ اِثنان. روزهای دوشنبه.
لغتنامه دهخدا
[ اَ ] (ع اِ) جِ اِجّانه.
(اَ نِ) [ ع. ] (اِ.)۱- شاخه درخت.۲- انواع سخن.
فرهنگ فارسی معین
[ ] (اِ) روغن ترب است. (ذخیرهٔ خوارزمشاهی در قرابادین).
[ اَ ] (فرانسوی، اِ) از مواد ملونه است که در ریشهٔ نبات الکانا وجود دارد. لیپیدها و سوبرین را قرمزرنگ میسازد و حتی اگر تکه ای از ریشهٔ این نبات را در کنار مقطع قرار دهند قطرات چربی آن رنگ آم ...
[ بَ نَ ] (اِخ) قریه ای است از قراء نهاوند. (لباب الانساب).
[ بَ نَ نی ] (ص نسبی) نسبتی است به بیجانین. از آنجاست ابوالعلاء عیسی بن محمدبن علی بن منصور صوفی بیجانینی. (لباب الانساب).
[ تُ ] (اِخ) آرتورو. موسیقی دان مشهور ایتالیاست که در سال ۱۸۶۷ م. در پارم متولد شد. چندی عهده دار هدایت ارکستر «اسکال میلان» بود و سپس رهبری متروپولیتن و همچنین ارکستر فیلارمونیک نیویور ...
(ثَ) [ ع. ] (اِ.) هشتاد.
[ ثَ ] (ع عدد، ص، اِ) هشتاد. ثمانون. || احمق من صاحب ضأن ثمانین؛ مثل است و قصه آن است که اعرابی کسری را مژده ای برد و کسری گفت هر چه خواهی درخواه که تراست و او هشتاد میش خواهش کرد.
[ ثَ ] (اِخ) شهری است نزدیک جزیرهٔ ابن عمر بالای موصل بدامنهٔ کوه جودی. گویند پس از قرار گرفتن کشتی نوح بر جودی هشتاد مرد که با وی از کشتی فرود آمدند بدین جای اقامت گزیدند و قریه ای بنا ک ...