[ عَ یِ مِ ] (اِخ) عاصی عاملی کفراوی. رجوع به علی کفراوی شود.
لغتنامه دهخدا
رویکردی برای توصیف شخصیت بر پایه شناسایی ویژگیها و اندازهگیری آنها با استفاده از تحلیل عوامل [روانشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ کُ سُ ] (اِخ) خلیجی در سواحل اتازونی.
پرسشنامهای که کتِل برای سنجش شخصیت براساس شانزده عامل تنظیم کرده است [روانشناسی]
[ مِ ] (اِخ) جد ابویعلی حمزةبن محمدبن محمدبن سلیمان ابوکامل بن حاتم الکاملی و او پسر ابوعبیدبن ابوعمروبن ابوکامل النسفی است که از مستعفری و غیر او حدیث شنید و در جمادی الآخر سال ۴۱۴ هـ ...
[ مِ ] (اِخ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومهٔ شهرستان مشهد واقع در ۲هزارگزی شمال خاوری مشهد و شمال راه مشهد به تبادکان. ناحیه ای است واقع در جلگه و هوای آن معتدل است و ۷۸ تن سکنه دارد. ...
اسم: کاملیا (دختر) (فرانسوی) (تلفظ: kāmeliyā) (فارسی: کاملیا) (انگلیسی: kameliya) معنی: درختچه ای زینتی همیشه سبز با گل های درشت و زیبا، ( فرانسوی، kamelia )، ( در گیاهی ) گلهای درشت و زیبا ...
فرهنگ واژگان اسمها
[ مِ لی یَ ] (ع مص جعلی، اِمص) تکمیل و کمال. (ناظم الاطباء).
[ مِ لی یَ ] (اِخ) اصحاب ابی کامل اند و آنان همهٔ صحابه را بخاطر ترک بیعت علی (ع) و علی (ع) را نیز طعن کردند که ترک طلب حق خود کرد و در این تقاعد امام را معذور ندارند. بلکه گویند میباید خر ...
[ مِ لی یَ ] (ص نسبی) سکه های منسوب به ملک الکامل ناصرالدین محمدبن عادل ابوبکر محمدبن ایوب. رجوع به ص ۶۰ و ذیل ۶۱ و ۱۵۲ نقودالعربیه شود.