(خا تَ) (مص م.)انتقام جُستن.
فرهنگ فارسی معین
نوعی گرانرویسنج چرخان که استوانۀ درونی آن با سرعت ثابتی میچرخد و از این طریق مقاومت در برابر حرکت و تنش برشی بین دو استوانه اندازهگیری میشود [مهندسی بسپار ـ علو ...
واژههای مصوب فرهنگستان
نوعی گردشگری فرهنگی که هدف آن افزایش علایـق باستانشناختی - تاریخی و حفاظت از محوطههای تاریخی است [گردشگری و جهانگردی]
[ تالْ لا ] (اِخ) شهری از ایتالیا که در کنار رود پو واقع است و ۱۳۸۰۰ تن جمعیت دارد.
لغتنامه دهخدا
[ گُ خوا / خا تَ ] (مص مرکب) استشهاد. شاهد طلبیدن. و رجوع به گواه خواهی شود.
[ رَ / رِ ] (اِ مرکب) همان گورماست است که در بالا گذشت. (از آنندراج). رجوع به گورماست شود.
سردهای از گلاستکانیان علفی یکساله و دوساله و چندساله با حدود 300 گونه که بومی نواحی معتدل شمالی و مدیترانهای و کوههای مناطق گرمسیری هستند، گلهای آنها زنگوله&zw ...
(اِ مرکب) مخفف گیاهستان. جایی که گیاه باشد. محلی که در آن گیاه روید. علفزار و کشتزار و چمنزار. زمینی گیاستان، یعنی گیاهستان و سرسبز.غ
[ تَ ] (مص مرکب) آراستن گیتی. آرایش کردن گیتی.
مستقیم و بدون تمایل به اینطرف و آنطرف.
فرهنگ فارسی عمید