درۀ طاقدیسی [زمینشناسی] درهای که در امتداد محور طاقدیس است
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] نظریه تاقدیس تیوری که در آن مخازن نفتی را محدود به تاقدیسها می داند یعنی نفت و منابع هیدرو کربنی را محدود به تاقدیسها می داند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پادهمنوایی [روانشناسی] امتناع عمدی و خودآگاهانه از پیروی کردن از ملاکهای پذیرفتهشدۀ اجتماعی غالبا همراه با بیان افکار یا باورها یا داوریهایی که آن ملاک&zw ...
واچرخندزایی [علوم جَوّ] فرایند تقویت یا توسعۀ گردش واچرخندی در جوّ
روزهای تیرگی واچرخندی [علوم جَوّ] روزهایی که در آنها رطوبت و آلودگی هوای ترازهای پایین جوّ در شرایط وارونگی واچرخندی به دام میافتد و آسمان از ابرهای پوشنی دیرپا پوشیده میشود ...
[برق و الکترونیک] پاد فزوالکتریسیته پدیده ی دی الکتریکی که در آن خطوط اطراف یون های با قطبش خود انگیخته در جهت های پاد موازی همراستا می شوند .
(داروسازی) ضدباروری، داروی جلوگیری از آبستنی، ضد حاملگی
[سینما] قشر ضد هاله
[سینما] لایه ضد هاله
[برق و الکترونیک] سیستم ترمز ضد قفل نوعی سیستم ترمز برای جلوگیری از سرخوردن وسیله ی نقلیه در جاده های لغزنده . اساس کار آن پمپ کردن خودکار ترمزها روی دو یا چهار چرخ در سرعت های بالاست تا ترم ...
طب ضد فلج، داروی ضد فلج، فلج بر
انزجار، احساس مخالف، نا سازگاری سایر معانی: بیزاری، پادسوهش، پادانگیزه، ناهمدردی، چیز یا شخص مورد بیزاری