[نساجی] رنگینه آنتراکینون
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باستانشناسی انسانشناختی [باستانشناسی] شاخهای از باستانشناسی که از انسانشناسی به مفهوم گستردۀ آن بهره میگیرد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[صنعت] سیستم هدایت ضد لغزشی
رژیم ضدِالتهاب [علوم پایۀ پزشکی] رژیم غذاییای حاوی مواد غذاییای که تصور میشود باعث کاهش التهاب میشوند
ماتریس پادمتقارن [ریاضی] ماتریسی مربعی که با قرینۀ ترانهادۀ خود برابر باشد
شیمى : ضد اروماتیستى [شیمی] ضد آروماتیستی
(فیزیک) آنتی باریون (پاد ذره ی باریون)
پادتَن [پزشکی] نوعی پروتئین که در بافت لنفاوی، در پاسخ به حضور پادگن خاصی، تولید میشود و در پلاسما به گردش درمیآید تا به پادگن حملهور شود و آن را بیزیان کند ...
مهندسی پادتن [زیستشناسی - پروتگانشناسی] دستکاری پادتنهای تکدودمانی بیگانۀ تولیدشده در یاختههای جانوری با هدف استفادۀ درمانی در انسان ...
ریزآرایۀ پادتنی [زیستشناسی - پروتگانشناسی] آرایهای که بر روی آن صدها پادتن تکدودمان بهشکلی منظم مستقر شدهاند ...
مقدماتی سایر معانی: پیش نگرانه، پیش بینانه، با چشم براهی، با پیشدستی، پیشگرا، پیشگرا anticipatory pleasure لذت متصور، لذت پیشگرایانه
سوگ پیشاپیش [روانشناسی] سوگ پیش از روی دادن اتفاقی ناگوار