[شیمی] رزین آکریلی [پلیمر] رزین آکریلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[شیمی] رزین آکریلات [پلیمر] رزین آکریلات
آکریلیک سایر معانی: وابسته به اسید اکریلیک و فرآورده های مشتق از آن، وابسته به اسیدهای اولفین، به فرمول کلی cnh2n-2o2، وابسته به صمغ اکریلیک (که در رنگ پلاستیک و الیاف به کار می رود)، وابسته ...
(شیمی) اسید اکریلیک (آبگونه ی بی رنگ، به فرمول chcooh:h2c که به آسانی پلاریزه می شود و از آن صمغ اکریلیک می سازند)، اسیداکریلیک [شیمی] اسید آکریلیک (آبگونه ى بی رنگ، به فرمول CHCOOH:H2C که ب ...
رنگی که از آمیزش رنگیزه و صمغ اکریلیک درست می شود (acrylic paint هم می گویند)
تابلویی که با رنگ اکریلیک (مخلوط رنگ و صمغ اکریلیک ) نقاشی شده است
(شیمی) صمغ اکریلیک [شیمی] رزین آکریلیک، صمغ آکریلیک [برق و الکترونیک] رزین آکریلی رزین ترموپلاستیکی که از بسپارش استرهای آکریلیک یا اسید متاکریلیک درست شود . این ماده ی دارای ویژگیهای عالی ن ...
(شیمی) اکریلونیتریل (chcn:h2c) [شیمی] آکریلونیتریل (CHCN:H2C) [نساجی] آکریلونیتریل
دیوانه بازی در آوردن
اشعه ی اکتینیک (مثل اشعه ی ایکس و نور فرابنفش)
(انواع باکتری های راسته ی actinomycetales به ویژه باکتری های تیره ی actinomycetaceae که در انسان و حیوان بیماری زا است)، اکتینومیسیت، پرتو جله
[شیمی] گروه متیلن فعال شده