لیست واژه‌ها

bodying

تنوارش [مهندسی بسپار] افزایش گران‌رَوی ظاهری یک پوشرنگ یا ورنی (رزین یا لاک) در هنگام ساخت یا در طول مدت نگهداری

واژه‌های مصوب فرهنگستان

bodying

تنوارش [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] افزایش گران‌رَوی ظاهری یک پوشرنگ یا ورنی (رزین یا لاک) در هنگام ساخت یا در طول مدت نگهداری ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

bodysuit

(زنانه) جامه ی تنگ زنانه که بالاتنه را می پوشاند و با دامن یا شلوار بلند می پوشند (body shirt هم می نویسند)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bogey / bogie / bogy

هدف ناشناس [علوم نظامی] 1. هر هواگردی که برای دیدبان یا دیدبانان قابل شناسایی نباشد 2. نشان یا علامتی از دشمن یا هواپیمای ناشناس که بر روی صفحۀ رادار دیده شود |||اختـ . هَنا ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

bogeyman

جن، مایه ترس ووحشت، لو لو سایر معانی: لولو، مایه ترس ووحشت

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bogy

شیطان، دیو، جن، لو لو، غول سایر معانی: رجوع شود به: bogie، (برای ترساندن کودک) لولو، لولو خرخره، مترسک، آدم خوره، عفریت (bogey هم می نویسند)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bohr theory

(فیزیک) انگاره ی بور، نظریه ی بور

دیکشنری انگلیسی به فارسی

boil dry

جوشیدن و تمام شدن (در اثر تبخیر)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

boleite or percylite or percylite

[زمین شناسی] بولئیت - ترکیب شیمیایی : Pb26 Ag9 Cu24 Cl62 (OH)48 - سیستم تبلور:کوادراتیک - رده بندی: هالوژن - رخ:عالی،مطابق با سطح /001/ خوب،مطابق با سطح /101/ - جلا:شیشه ای،صدفی - شفافیت: نی ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

boleyn

ان بولین (همسر هنری هشتم و مادر ملکه الیزابت اول - انگلستان)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

boloney

چرند سایر معانی: املای دیگر واژه ی: baloney

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bomb bay

مقرّ بمب [علوم نظامی] محل استقرار بمب در هواگَرد

واژه‌های مصوب فرهنگستان

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید