گروهی از نویسندگان انگلیسی در قرن بیستم (به ویژه ویرجینیا وولف و لیتون استرایکی و ای.ام. فوستر) که در محله ی بلومزبری (لندن) با هم محشور بودند، وابسته به این گروه، محله ی بلومز بری در مرکز ل ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دارای رنگ غیر واضح سایر معانی: لک مانند، لکه مانند، مانند کلف، لکدار، کک مکی
[نساجی] خط حلاجی
خشن، سرخ روی، سرخ گونه، زمخت سایر معانی: سر روی، سر گونه، زن چاق
[برق و الکترونیک] منبع تغذیه دو قطبی نوعی منبع تغذیه ی دی سی تنظیم شده و با دقت بالا که می تواند هر نوع ولتاژ مثبت و منفی در محدوده ی طراحی شده را تولید کند و گذار ملایمی از یک علامت به علات ...
زیستفنّاوری آبی [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] استفاده از روشهای زیستفنّاوری در مطالعۀ آبزیان
واژههای مصوب فرهنگستان
[نساجی] لیف مصنوعی بلو سی نایلون (نایلون 66)
زاه، ابی چشم
وابسته به یا مانند موسیقی بلوز، شبیه جاز بلوز
[زمین شناسی] جسم غیر باریک (نظیر توپ)
درحال شرمندگی
پر باد سایر معانی: پرباد