(زیست شیمی) زیمازایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسری، واگیردار، تخمیری، عفونی سایر معانی: وابسته به یا موجد تخمیر، وزمانی
[آمار] مدل زیسکیند-مارتین