شانزدهمین حرف الفبای عبری، عین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برداشت سمتی [ژئوفیزیک] نوعی برداشت الکتریکی که در آن الکترودهای جریان در سمتهای مشخصی از دهانۀ چاه و یک یا دو الکترود پتانسیل در چاه قرار میگیرند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] مساحی یا نقشه برداری آزیموتی یک پیمایش مقاومت ویژه یا پولاریزاسیون القایی که در آن یک ناحیه بوسیله یک جفت الکترود ولتاژ سنج در امتداد آزیموتها دور ازیک الکترود جریان ثابت ومعین ...
[نساجی] رنگینه های آزوئیک ( دسته رنگهای مصنوعی که دارای عامل -n=n- می باشند این دسته از رنگها شامل منوآزو و دی آزو و تری آزو و پلی آزو می باشند که این ترکیبات شامل رنگهای اسیدی و دندانه ای و ...
[نساجی] ترکیبات آزوئیک حلقوی - آزوسیکلیک
[زمین شناسی] کلسدونی نیلی همان آزورلیت است.
[زمین شناسی] گره و بند بی جفت نوع بخصوصی ازبرجستگی که مستقیما بالای حفره قاعده ای برخی از کونودونتهای خاص قرار گرفته (مانند Panderodella , palmatolepis ).
بوزینه خویی، میمون صفتی
[سینما] آرک کوچک
(امریکا) کالسکه ی بچه، صندلی چرخدار بچه (baby buggy هم می گویند)
آغوشی [عمومی] وسیلهای کولهپشتیمانند دارای بندهای تنظیم و تثبیت و حمایل که نوزاد یا کودک خردسال را در آن مینشانند و در سینه یا پشت خود حمل میکنند ...
کودکچهره [عمومی] فردی که چهرهای معصوم و کودکانه دارد و کمسنوسالتر از سن واقعی خود بهنظر میرسد ...