مخفف:، هفته، مخفف: هفته مخفف: کار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] زبانی در برنامه نویسی برای تصویر برداری از فایلهای متن و خطوط پردازشی یا رشته هایی که با الگوهای خاصی تطبیق می یابند این زبان به طور گسترده به کار می رود تا برنامه های کمکی تحت یو ...
زشتی، خام دستی
[نساجی] پخت تحت فشار
چاقوی دو دسته سایر معانی: (نجاری) رنده ی چاقویی، چاقوی دو دسته (drawing knife هم می گویند)
رجوع شود به: osprey، مره استخوان خوار، دال دریایی، همای
از روى کودنى، با کمروئى
باز، قوش قزل، الاطوفان سایر معانی: (جانورشناسی) شاهین (accipiter gentilis - نوعی باز، دارای بال کوتاه و دم دراز)، آلا طوفان
روز پنجم نوامبر که مصادف است با روز کشف توطئه ی گای فاکس در 1605 - در انگلیس روز جشن و آتش بازی است)، در انگلیس روز 5 نوامبر
پروانه بید سایر معانی: (جانور شناسی) شب پره ی مکنده (تیره ی sphingidae)
بینی قوشی، دماه قوشی
فروشنده دوره گرد وجار زن سایر معانی: دستفروش (که کالای خود را با جار زدن عرضه می دارد)، فروشنده ی دوره گرد، طواف، پیله ور، (کسی که با باز یا شاهین به شکار می رود) قوشباز، شاهین باز، بازپران ...