سیم تلگراف و تلفن، سیم هادی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارخانه سیم سازی، کارهای سیمی، سیمسازی بند بازی و اکروبات سایر معانی: تور سیمی، کارهای سیمی مثل تور سبد و غیره، سیم سازی در جمع بند بازی و اکروبات
کارخانه ی سیم سازی
[برق و الکترونیک] سیم آرمیچر
رجوع شود به: barbed wire
[عمران و معماری] مفتول مخصوص میلگرد
[نفت] بست کابل
[نفت] کابل
[معدن] کابل رابط (آتشباری)
[نفت] سیستم زنجیر یا کابل پیوسته
[عمران و معماری] سیم چیندار - سیم خمیده
[ریاضیات] جوش شبکه