[برق و الکترونیک] سیم پیچ فازوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] سیم پیچی ( پای ) سیم پیچی پیچکی که به قسمتهاییی به نام پای تقسیم می شود تا ظرفیت خازنی پراکنده پیچک کاهش یابد .
[برق و الکترونیک] سیم پیچی چند فاز
[برق و الکترونیک] سیم پیچ اولیه، اولیه سیم پیچ ترانسفرماتوری که انرژی سیگنال یا توان AC را از منبع دریافت می کند .
[برق و الکترونیک] سیم پیچی روتور
سیم پیچ ثانویه [برق و الکترونیک] سیم پیچ ثانویه
سیم پیچ احساس
(برق) سیم پیچی موازی، سیم پیچ، مغناطیسی انحرافی
[برق و الکترونیک] سیم پیچی سیگنال سیم پیچی کنترل که سیگنالهای کنترل در واکنشگر اشباع شدنی به آن اعمال می شوند.
[نساجی] ماشین تمام تاب مالشی
[برق و الکترونیک] سیم پیچ قفس سنجابی سیم پیچی اتصال کوتاه شده دائمی، معمولاً عایق نشده، که رساناهای آن به طور یکنواخت در اطراف رتور توزیع شده و با حلقه هایی که سرهای آنها به یکدیگر متصل اند ...
[برق و الکترونیک] سیم پیچ تریگر سیم پیچی اضافه شده به ترانسفورماتور پالسی بای تغذیه پالس کم ولتاژ به بار خارجی، که معمولاً برای هم زمان ساز به کار می رود .