[برق و الکترونیک] سیم پیچ میرا کننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] سیم پیچی مثلث
[برق و الکترونیک] سیم پیچی تفاضلی سیم پیچی که میدان مغناطیسی آن با سیم پیچ مجاور مخالفت می کند. - سیم پیچ تفاضلی
[نساجی] دوبله کردن نخ
[نساجی] ماشین بوبین پیچی مجهز به غلتک شیاردار حلزونی
[برق و الکترونیک] سیم پیچی تحریک - سیم پیچ تحریک سیم پیچ تقویت کنده مغناطیسی که نیروی محرکه ی مغناطیسی یکسویه ای به هسته ی آن اعمال می کند .
(مکانیک) قرقره ی آهنربایی مولد، قرقره ی سیم پیچ شده ی القاگر [برق و الکترونیک] سیم پیچی میدان
[برق و الکترونیک] سیم پیچی لایه ای - سیم پیچی لایه ای نوعی روش سیم پیچی در پیچکها که دورهای مجاور را به طور مساوی و پهلو به پهلوی هم در راستای شکل پیچک قرار می دهد. هر تعداد از لایه های اضاف ...
[برق و الکترونیک] سیم پیچی مغناطیس
[برق و الکترونیک] سیم پیچ غیر القایی سیم پیچ ساخته شده به گونه ای که میدان مغناطیسی یک دور یا بخشی از آن میدان مغناطیسی دو یا بخش مجاور بعدی را خنثی کند. این سیم پیچ به شکل سنجاق مو یا نعل ا ...
[برق و الکترونیک] سیم پیچی موازی
[نساجی] پیچیدن نواری