رازمانی پیشسو [رمزشناسی] خصوصیتی در طرح تبادل کلید که بنا بر آن لو رفتن کلید یک نشست تنها بر امنیت همان نشست تأثیر گذارد و تهدیدی برای امنیت نشستهای پیشین نباشد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] بیل مکانیکی پیشکاو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راهبرد فراگسترش عمودی پیشنگر [مدیریت] نوعی راهبرد گسترش عمودی که از طریق آن فعالیتهای سازمان در جهت توزیع محصولات، مانند تملک سازمانهای پاییندستی، گسترش مییابد ...
[برق و الکترونیک] ولتاژ مستقیم
[برق و الکترونیک] موج پیشرو موجی در یک لامپ موج -رونده که سرعت گروه آن هم جهت با جریان الکترون ها است .
[برق و الکترونیک] تقویت کننده میدان-مقتاطع موج -پیشرو[اف دبلیو ای] تقویت کننده ای که به نام تقویت کننده ی موج -پیشرو و نوع -ام نیز ساخته می شود.
ماشین پیشحمل [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] ماشینی که فراوردههای چوبی را از پای کُنده تا انبارگاه جنگل حمل میکند ...
کارگزاری [حملونقل دریایی] تشریفات اداری مربوط به ارسال محموله
رهسپاری مرسولات پُستی [مهندسی مخابرات - پست] ارسال یا حمل مرسولات پُستی از محلی به محل دیگر از راهها و مسیرهای تعیینشده
[حقوق] پسکرایه، پرداخت کرایه توسط گیرنده در مقصد
کارگزار فرست [حملونقل دریایی] فرد یا شرکتی که به نیابت از فرستنده اموری مانند ترخیص کالا و ذخیرۀ جا را بر عهده میگیرد
جلوی، بطرف جلو سایر معانی: بطرف جلو، جلوی