[حسابداری] بخشهای مستقل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگاه کناری [نجوم] شیوهای برای رؤیت اجسام کمنور که در آن به جای نگاه کردن مستقیم به شیء، از پهلو به آن نگاه میکنند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] دید دو چشمی [زمین شناسی] دید دو چشمی
[کامپیوتر] کابل تلویزیونی . [برق و الکترونیک] تلویزیون کابلی نوعی سیستم توزیع برنامه های تلویزیونی که با دریافت سیگنالهای تمام ایستگاههای محلی و تعداد ی ایستگاه راه دور توسط آنتهای قوی و واق ...
دید مرکزی [علوم پایۀ پزشکی] دیدی که در آن محرک مستقیما در راستای لکۀ زرد شبکیه قرار میگیرد
[برق و الکترونیک] تسهیم با تقسیم رمز ( سی دی ام ) نوعی روش تسهیم که در آن دو یا چند خط ارتباطی به صورت همزمان تمام کانال ارسال را اشغال می کنند . ساختار سیگنال رمز در این حالت به گونه ای است ...
تلویزیون تجاری [سینما و تلویزیون] تلویزیونی که منابع مالی آن ازطریق فروش وقت آگهی یا کمک پشتیبانان تأمین میشود
[سینما] تلویزیون تجارتی
[ریاضیات] سرپرستی مستقیم، نظارت مستقیم
طیفنمای دیدمستقیم [فیزیک] طیفنمایی که در آن، با استفاده از مجموعهای از منشورها، مسیر نور خروجی در راستای نور فرودی قرار میگیرد ...
جبر تقسیمی [ریاضی] جبری که در آن هر عضو ناصفر دارای وارون ضربی باشد
[ریاضیات] جبر تقسیم، جبر تقسیمی