tropy _رجوع شود به: -tropism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دگرشکلی [شیمی] داشتن دو یا چند شکل متفاوت برای یک عنصر در حالت فیزیکی یکسان
واژههای مصوب فرهنگستان
چند شکلی، دگروارگی سایر معانی: (شیمی) چندگونی، دگرواری، الوتروپی، استعداد تغییر و تبدیل چون استعداد کربن که به الماس و گرافیت تبدیل میشود [شیمی] 1- (شیمی )چندشکلی، چندگونی، دگروارى، آلوتروپی ...
[زمین شناسی] ضریب ناهمسانگردی ضریب ان ایزوتروپی؛ ریشه مربع نسبت مقاومت حقیقی عرضی به مقاومت حقیقی طول در یک ماده آن ایزوتروپ.
واحد اندازهگیری ترمودینامیک سایر معانی: (فیزیک) گشتاور، هرزش، درونگشتی، فیزیک واحد اندازه گیری ترمودینامیک، درگاشت [شیمی] آنتروپی [عمران و معماری] آنتروپی - شمارشپذیر [برق و الکترونیک] انترو ...
شیمى : ناهمسانگردى [شیمی] ناهمسانگردی
[پلیمر] ناهمسانگردی جریان
[معدن] ناهمسانگردی هندسی (زمین آمار)
[پلیمر] ناهمسانگردی بلوری مغناطیس
[شیمی] آنتروپی مولی ذوب
شیمى : تک شکلى [شیمی] تک شکلی
[زمین شناسی] تک شکلى رابطه میان فرمهای مختلف یک ماده، مانند پیریت و مارکاسیت که به خاطر پایدار بودن تنها یکی از آنها (مانند پیریت) نقطه انتقال معین نداشته و تغییر از فاز ناپایدار به نمونه پا ...