دُشپروردگی چربیتناسلی [علوم پایۀ پزشکی] وضعیتی در پسران بالغ، ناشی از نارسایی هورمونی غدۀ زیرنهنج که در آن توزیع ذخایر چربی به شکل زنانه رخ میدهد و نواحی تناسلی دچار کم&zwn ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] ناهمسانگرد، غیریکنواخت، ناهمگن . همچنین نوشته می شود مثل :elotaropic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: anisotropic، فیزیک دارای خواص متعدد مانند سرعت سیر نور، قابلیت هدایت گرما و برق و فشار درجهات مختلف، چندشکلی، دارای خواص چند جانبه [شیمی] ناهمسانگرد [پلیمر] ناهمسانگرد ...
دگرشکل [شیمی] صورتها یا ساختارهای متفاوت یک عنصر که غالبا در محدودههای دمایی متفاوت پایدار باشند
دگرشکلی [شیمی] داشتن دو یا چند شکل متفاوت برای یک عنصر در حالت فیزیکی یکسان
چند شکلی، دگروارگی سایر معانی: (شیمی) چندگونی، دگرواری، الوتروپی، استعداد تغییر و تبدیل چون استعداد کربن که به الماس و گرافیت تبدیل میشود [شیمی] 1- (شیمی )چندشکلی، چندگونی، دگروارى، آلوتروپی ...
ناسازبینی [پزشکی] نابهنجاری شکست نور در چشم که به تار شدن تصویر تشکیلشده بر روی شبکیه منجر میشود
واژگون [زیستشناسی - علوم گیاهی] ویژگی تخمکی که خمیدگی آن در طی تکوین موجب قرار گرفتن سُفت در مجاورت پایۀ بند ناف میشود
[آب و خاک] آبخوان نا همسان
[ریاضیات] صورت درجه ی دوم ناهمروند
[خاک شناسی] خاکهای ناهمسانگرد
[نساجی] تورم نا همگن- تورم غیر متجانس