[سینما] اولین نسخه مرکب آزمایشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوره آزمایشی سمعک [شنواییشناسی] دورهای معمولا سیروزه که در آن کاربر بهصورت آزمایشی از سمعک جدید بهمنظور مشخص شدن سودمندی آن استفاده میکند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[آمار] شاخص تولید صنعتی
اهل صنعت، صنعتی، دارای صنایع بزرگ سایر معانی: هوتخشانه، هوتخشی، پیاواری، وابسته به کارگران صنعتی، (معمولا جمع) سهام شرکت های صنعتی، اوراق قرضه ی صنایع [برق و الکترونیک] صنعتی [صنعت] صنایع، ص ...
[عمران و معماری] منطقه صنعتی
هنرهای صنعتی، هنرهای هوتخشی
زیستفنّاوری صنعتی [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← زیستفنّاوری سفید
پوشش صنعتی [مهندسی بسپار] پوششی که در کارخانهها بر روی قطعات فلزی، پیش یا پس از ساخت، مینشانند
[نفت] الماس صنعتی
رجوع شود به: occupational disease
(انگلیس) عدم توافق کارگران و کارفرمایان
[برق و الکترونیک] الکترونیک صنعتی