[عمران و معماری] کنترل تنش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] ترک تنش خوردگی [پلیمر] ترک ناشی از خوردگی
شکستگی تنشی [اَرتاپزشکی] نوعی شکستگی جزئی به علت تنشهای مکرر و وارد آمدن صدمات پیاپی که زیر آستانۀ تحمل استخوان سالم است|||متـ . شکستگی فرسایشی fatigue fracture ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[پلیمر] شکست تنشی
[عمران و معماری] افزایش تنش
[پلیمر] تبلور تنش القایی
[شیمی] شدت تنش [نساجی] شدت تنش - شدت خستگی
[سینما] خراش
[زمین شناسی] تنش سنج
[عمران و معماری] تنش-تعداد
[زمین شناسی] مدل تنش و مقاومت
واهلش تنش [مهندسی بسپار] کاهش تنش پس از وارد آمدن یک کُرنش ثابت در مدتزمان معین